شنبه 1 تير 1394
۱- ايجاد سادگى در كمپوزيسيون با حذف آنچه در عكس نالازم است و ايجاد شلوغى مى كند. نزديك شدن به موضوع به ايجاد اين سادگى كمک مى كند. نزديك شدن مى تواند با تغيير فاصله بين دوربين و موضوع عكس و يا از طريق زوم كردن ايجاد شود. نماى درشت صورت آدم ها چشم بيننده ی عكس را به خود مى كشد و بيننده با آن آسان ارتباط برقرار مى كند.
٢- مرکز عکس هميشه بهترين محل برای قرار دادن سوژه نيست. با حرکت دادن دوربين می توانيم بهترين جا را براى اين منظور پيدا کنيم. قاعده ی رايجى در كمپوزيسيون وجود دارد به اسم «قاعده ی يک سوم» يا "Rule of Third" كه در هنرهاى ديدارى مثل نقاشى و عكاسى كاربرد دارد. براساس این قاعده اگر با سه خط افقى عرض عكس را به سه قسمت مساوى تقسيم كنيم و با سه خط عمودى ارتفاع عكس را هم به سه قسمت تقسيم كنيم نقاطى كه اين خطوط يكديگر را قطع مى كنند بهترين محل براى قرار گرفتن عناصر اصلى عكس هستند.
٣- ايجاد تعادل در عكس. تعريف تعادل در عكس دشوار است اما همه ی ما عكس هائى را ديده ايم كه تراكم موضوع در بخشى از آنها زياد و بخش هاى ديگرشان خالى مانده. نگاهى به عناصر عكس پيش از آنكه دكمه ی دوربين را فشار دهيم به ما فرصت مى دهد تعادل عكس مان را بسنجيم.
تعادل به اين معنا نيست كه آنچه در عكس مهم است در سطح عكس پخش شود. منظور بيشتر اين است كه به بيننده چيزى براى مقايسه و درک بهتر موضوع ارائه كنيم. مثلاً اگر همه ی آنچه مهم است در يک طرف عكس واقع شده، مى توانيم با قراردادن عنصر كم اهميت ترى در طرف ديگر، تعادل بيشترى در عكس ايجاد كنيم.
اگر وضوح، رنگ، نور و فرم همه در يک طرف عكس قرار گرفته اند، مى شود در طرف ديگر از رنگ و نور مقابل يا مكمل آن استفاده كرد يا چيز كم وضوح ترى قرار داد تا بيننده با مقايسه اين دو، موضوع عكس را بهتر درک كند.
۴- توجه داشته باشيد كه گذاشتن فضاى خالى در جلوى عناصر متحرک به انتقال حس حركت به بيننده كمک مى كند. همچنين قرار دادن شئ ساكنى در كنار آنچه در حال حركت است درک بهترى از حركت را به بيننده منتقل مى كند.
۵- ايجاد عمق در عكس. قرار گرفتن عناصر عكس در فواصل مختلف نسبت به دوربين، عكس ما را گيراتر و در آن ايجاد عمق مى كند. عكسى كه همه ی عناصر آن در يك فاصله نباشند ديناميسم بيشترى دارد. عمق به عكس بعد مى دهد و به بيننده درك بهترى از فضائى كه موضوع در آن واقع شده است. اگر در عكسى كه از يک منظره يا ساختمانى مى گيريم آدمى در قسمت جلوى عكس قرار گرفته باشد بيننده درک بهترى از ابعاد آن پيدا مى كند.
۶- به خطوط داخل عكس توجه كنيد. خط هاى داخل عكس شما (خط افق، خطوط ساختمان، خطوط ديوار و غيره) مى توانند توجه ی بيننده را به موضوع عكس جلب كنند. قرار دادن موضوع در داخل خطوط عمودى و افقى كه نوعى كادر در داخل كادر عكس ايجاد مى كنند، ايجاد حس ايستائى و خطوط زاويه دار ايجاد حس حركت مى كنند. خط هاى افقى و عمودى، مثل خط افق، بهتر است در وسط عكس قرار نگيرند.
منظور از توصيه هاى بالا ايجاد زيبائى و تعادل در عكس و روانى در بيان آنست. اگر رعايت نكردن يكى يا همه اين نكات به قدرت عكس شما كمک مى كند حتماً اين كار را بكنيد. اما دانستن اين نكات براى درك بهترى از كمپوزيسيون لازم است.
براى تمرين در ايجاد كمپوزيسيون بهتر، دوربين عكاسى را بدون اينكه عكسى بگيريد در فضا حركت داده و به صفحه ی نمايش آن نگاه كنيد. خواهيد ديد كه براى نشان دادن هر سوژه ی ساده چندين كمپوزيسيون وجود دارد و هر يک از آنها معنى عكس شما را تغيير مى دهد. از سوژه ی مشابهى چندين عكس با كمپوزيسيون هاى مختلف بگيريد و با كنار هم چيدن آنها به معنى هر كدام توجه كنيد.
تمرين زياد در ايجاد كمپوزيسيون بهتر به ذهن شما اين توانائى را مى دهد كه در مقابل سوژه هاى متحرک بتواند با سرعت تصميم بگيرد و بهترين كمپوزيسيون را ايجاد كند.
منبع : http://www.farhangnews.ir/content/45277
نظرات شما عزیزان:
نويسنده : حمید حسینی