ارویت روش ویژهای برای کار بر روی عکسهایش و همچنین تهیه کتابهایش داشت. روش او به این شکل بود که ابتدا بیرون میرفت و شروع به عکاسی از هر آنچه که برایش جذاب به نظر میآمد میکرد.
سپس به عکسهایی که تهیه کرده بود مراجعه کرده و از بین آنها، عکسهایی که موضوع یا شرایط مشترکی داشتند را برای قرار گرفتن در یک کتاب انتخاب میکرد.
به نظر میآید متد مناسبی که بتوان از این حرفها برداشت کرد این است؛ با در نظر داشتن یک ایده شروع به عکاسی کنیم، و در عین حال موضوعات و لحظههای جذابی که در کنارمان در حال گذر هستند را نیز از دست ندهیم.
البته انتخاب روش کار از بین حالات گفته شده بستگی به خودتان دارد. اگر ترجیح تان بیشتر بر روی یک هدف، ساختار و زمینه است، پسزمینه فکریتان را الگوی کاری خود قرار داده و عکاسی کنید.
اما اگر خود را از این قید و بندهای فکری رها دانسته و علاقهای به محدود کردن کار خود ندارید، بهتر است مانند ارویت، تنها به آنچه که میبینید واکنش نشان دهید.
البته توصیه بهتر این است که هر دو روش را امتحان کنید – حتی میتوانید از ترکیب این دو روش نیز استفاده کنید – سپس با دیدن نتیجه کار، روش مناسب برای خود را انتخاب کنید.
۲. «ولگردی» کنید!
یکی از مهمترین چیزها در مورد عکاسی خیابانی، این است که باید در سطح شهر «ولگردی» کنید. بهترین و جذابترین صحنهها برای عکاسی در زمانی غیرقابل پیش بینی اتفاق میافتند و برای شکار آنها باید به به قدم زدن بی هدف در خیابانها و سطح شهر بپردازید.
مسالهای که وجود دارد این است که عکاسان باید از اینکه مانند یک گردشگر باشند اجتناب کنند. یکی از بدترین چیزهایی که در مورد عکاسی به سبک توریستها وجود دارد این است که آنها کاملاً قابل پیشبینی، تکراری و غیر جذاب هستند.
البته دیدن بناهای تاریخی و مقبرهها و مناظر هیچ ایرادی ندارد، اما سعی کنید عکسهای جذابی هم از آنها تهیه کنید.
نوبت بعد که قصد عکاسی از خیابانها و سطح شهر (حتی در سفر) را داشتید، خود را از قید و بندها رها کنید و اجازه دهید غریزه تان شما را رهبری کند.
به خیابانهایی بروید که کسی به آنجا نمیرود، و اگر کمی خوششانس باشید، صحنههایی را شکار میکنید که پیش از این توسط کسی ثبت نشده است. چون کسی قبل از شما در آنجا عکاسی نکرده است.
۳. فقط از مردم عکاسی نکنید!
به عنوان یک عکاس در حوزه عکس خیابانی، فکر میکنم گاهی فراموش میکنیم که از سوژهای غیر از مردم هم عکاسی کنیم. البته اصلیترین موضوع عکسهای خیابانی مردم هستند، اما مردم تنها سوژه آنها نیستند.
در برخی از بهترین عکسهای الیوت ارویت هیچ انسانی حضور ندارد، اما به بیان شخصی او «مصادیق وجود انسان» وجود دارد.
منظور ارویت از «مصادیق وجود انسان» چیست؟ منظور او عکسی است که در آن وجود انسان احساس شود. حال این میتواند با حضور انسان در عکس رقم بخورد، یا نه.
برای مثال یکی از عکسهای بسیار قدرتمندی که از ارویت دیده شده، عکسی است از مجسمه مسیح بر صلیب در کنار بیلبورد تبلیغاتی پپسی.
به نظر من این عکس انتقادی است به فرهنگ مردم غرب. کدام عقل سلیمی تبلیغات یک نوشیدنی را در کنار مجسمه مسیح قرار میدهد؟
پس زمانی که در خیابانها قدم میزنید، تمام توجه خود را معطوف مردم نکنید. حواستان به عناصری باشد که با در کنار هم قرارگرفتنشان قسمتی از هویت اجتماعی بیان میشود. این حالت بطور مثال زمانی میتواند اتفاق بیافتد که شما رابطهای بین بیلبوردهای تبلیغاتی و آنچه که در کنار آنها روی زمین در حال وقوع است پیدا کنید.
۴ . همیشه به مسائل جدی نگاه نکنید!
وقتی اسم آژانس عکس مگنوم به گوشمان میخورد، چیزی که به ذهنمان میرسد عکسهایی جدی، خشک و گاهاً خشن است. مثلاً عکسهایی که «رابرت کاپا» برای در امان ماندن از برخورد تیرها روی زمین غلت میخورد و سپس از سربازها عکاسی میکند.
اما الیوت ارویت، ضمن اینکه نسبت به کارتیه برسون، رابرت کاپا و دیگران جوانتر است، میتوان گفت که استایل کاملاً متفاوتی نیز دارد. او به جنگ و یا مناطق درگیری برای عکاسی نمیرفت، بلکه عکسهای او طنازانه و مفرح هستند.
برای اینکه در زمینه عکاسی شهری به موفقیت برسید، نیازی نیست که به حتماً به موضوعات خشک و جدی بپردازید، یا مثل بروس گیلدن، ویلیام کلین یا گری واینوگراند از صحنههای خشن عکاسی کنید. کافیست با توجه به خلقیات خود، روش خود را انتخاب کنید.
اگر دوست دارید از موضوعات مفرحی که جدی نیستند عکاسی کنید، پس اینکار را کنید. اگر دوست دارید به جای عکاسی از مردم از اشیاء عکاسی کنید، پس اینکار را کنید. اگر دوست دارید از مناظر و دشتها عکاسی کنید، همین کار را کنید.
برخوردتان با مقوله عکاسی خیابانی نباید خیلی جدی باشد و فراموش نکنید که نهایتاً باید از عکاسی کردن لذت ببرید.
۵ . برای شرایط متفاوت از دوربینهای متفاوت استفاده کنید
یکی از سوالاتی که در این چند سال در حوزه عکاسی مطرح است، تفاوت بین عکاسی دیجیتال و عکاسی آنالوگ یا همان فیلم است. طرفداران هر دو حوزه نکات مثبت و منفی را مطرح میکنند و نهایتاً یکی را انتخاب میکنند. البته باید قبول کر که با «فیلم» با تمام حسنهایش دیگر در عکاسی تقریباً بطور کامل کنار گذاشته شده است.
به نظر میآید که انتخاب نوع لنز یا دوربین کاملاً شخصی است. اما مساله این است که در این زمینهها نباید به یک تفکر خاص چسبید و باید منعطف عمل کرد.
به عنوان یک تجربه شخصی، من عکاسی را با دوربین دیجیتال شروع کردم. نحوه عکاسی و سهل بودن دیدن عکسها برایم خیلی جذاب بود. با عکاسی دیجیتال براحتی تمامی تکنیکهای عکاسی را یاد گرفتم. ۵ سال اول عکاسی من به همین شیوه بود و من لحظه لحظه آن را دوست دارم.
با این حال حدود دو سال است که به عکاسی با فیلم روی آوردهام. وقتی عکسی میگیرم تا زمانی که عکس ظهور شود از آن هیچ اطلاعی ندارم و این برای من خیلی جذاب است و این چالش را دوست دارم.
با تمام این تفاسیر، نمیتوان گفت که عکاسی با فیلم بهتر است، اما مطمئناً این روش به من چیزۀای زیادی آموخت. زمان زیادی که بابت ادیت عکس صرف میشود به من صبر را آموخته است. عکاسی در حالت کاملاً دستی (Manually) من را کاملاً تکنیکی بارآورده است. همچنین با توجه به نیاز به دقت بیشتر، به لحاظر فکری به من شخصیت عکاسی بخشیده است.
با این حال همچنان از دوربین دیجیتال استفاده میکنم. عکسهایی که از دوستان و خانواده میگیرم را با دوربین دیجیتال میگیرم. این همچینی شامل عکسهایی که تفریحی میگیرم نیز میشود .
تمام این حرفها برای این بود که بگویم عکاسی دیجیتال و فیلم دو مدیوم متفاوت با مشخصههای متفاوت هخستند که بسته به طرز فکر شما باید در شرایط مختلف مورد استفاده قرار بگیرند.
۶. عوامل زیادی برای دیده شدن وجود دارد!
تعدادی از عکسهای ارویت، شهرتی جهانی دارند و تبدیل به نمادی از تاریخ شدهاند. به عنوان نمونه عکسی که او از زمان تبعیض نژادی و از یک آبخوری ثبت کرده است و یا عکسی که از مریلین مونرو ثبت کرده است. همچنین عکسهایی که از سگها ثبت کرده است.
با این حال برخی از چیزهایی که باعث میشوند یک عکس تاریخی به وجود بیاید، خارج از کنترل شما هستند.
بطور مثال بسیاری از عکسهای تاریخی ارویت به این دلیل ثبت شدهاند که وی در آن برهه تاریخی زندگی میکرده و در آنجا حضور داشته است (مثل عکسی که از ریچارد نیکسون و نیکیتا خورشچوف رئیس اتحاد جماهیر شوروی ثبت کرده است). علاه بر این، دلیل دیگر موفقیت این عکسها، زمان ثبت آنها و همچنین استفاده درست از آنهاست که باعث نوعی آگاهی عمومی نیز شده است.
البته منظور از نگاشتن حرفهای بالا این نیست که بگوییم اریت با خوش شانسی عکسهای بیادماندنی خود را گرفته است. ارویت استعدادهای فراوانی داشته است که به کمک شانس توانسته است تواناییهای خود را بروز داده و خود را به عنوان یکی از عکاسان بزرگ تاریخ مطرح کند.
۷ . قبل از فرم، بر روی محتوا تمرکز کنید
عکسهای بزرگ ترکیبی هستند از محتوا (آنچه که در عکس در حال وقوع است) و فرم ( ترکیببندی و تکنیکهای عکاسی). اما در این باره یک سوال همیشگی وجود دارد؛ «فرم» مهمتر است یا «محتوا»؟
البته هر دوی آنها بسیار مهم هستند. اما اگر بخواهم نظر شخصیام را بگویم، محتوا بر فرم نسبتاً ارجحیت دارد.
با جستوجویی ساده در اینترنت با تعدا بسیار زیادی عکاس مستند روبرو میشوید که بیشتر آنها عکاسهای خیلی خوبی نیستند. با وجود تعداد زیاد عکسهایی که گرفتهام، تنها دو عدد از آنها را به عنوان یک عکس خوب قبول دارم. در هر دوی آنها فرم و محتوا کاملاً باهم مطابقت دارند.
با این حال یکی از سختترین کارها در یک عکس شهری، داشتن همزمان فرم و محتوا است. گاهی اوقات در خیابان با موضوعات و سوژههای جذابی روبرو میشویم و از آنها عکاسی میکنیم، اما در نهایت ترکیببندی خوبی نداریم. در مواقع دیگری عکسی با یک ترکیببندی عالی میگیریم که به لحاظ محتوایی بسیار ناچیز است.
در پایان به نتیجهای که میرسیم، همان صحبتهای ارویت است. یعنی باید قبل از فرم بر روی محتوا تمرکز کنیم. اینطور فکر میکنم که عکسی که احساس قوی و روح داشته باشد، از عکسی که تنها یک ترکیببندی قوی داشته باشد، جذابتر است.
۸ . عکسها را روی زمین پهن کنید، بعد انتخاب کنید
ارویت در طول فعالیت عکاسی خود صدهاهزار عکس ثبت کرده است. او چگونه این تعداد عکس را دیده و چطور از بین آنها تعدادی را برای چاپ در یک کتاب انتخاب میکند؟ او در مصاحبه خود در مورد چاپ کتاب عکسهای رنگی خود، روش شخصیاش برای این کار را بیان میکند؛
اگر قصد انتخاب عکسهای خود برای یک نمایشگاه یا یک کتاب را داشتید، با چاپ آنها در اندازه کوچک و قرار دادنشان روی زمین، کار را به روش ارویت انجام دهید.
بهتر است بالای عکسهای خود بایستید و دور آنها بچرخید و آنقدر جابهجایشان کنید تا به نتیجه مطلوب خود برای در کنار هم قرارگرفتنشان برسید.
۹ . روی عکس بعدی تمرکز کنید
یکی از سوالهایی که اغلب از عکاسان معروف پرسیده میشود این است که : «کدام یک از عکسهایی که انداختهاید محبوبترین عکستان است؟». به هر حال هر عکاسی تعدادی عکس محبوب برای خود دارد.
اما ارویت برخلاف دیگران، هیچ کدام از عکسهایش را بیشتر از بقیه دوست ندارد. در واقع او به عکس بعدیای که خواهد انداخت فکر میکند.
هر زمانی که از زبان یک عکاس میشنوم که میگوید هیچ عکس محبوبی از میان عکسهای خود ندارد، به نظر میآید انسان بیتفاوتی است. اما به خوبی درک میکنم که وقتی یک عکاس چنین نظری دارد، تفکرش چیست.
بطور مثال یکی از اتفاقاتی که میافتد این است که وقتی یکی از عکسۀا را به عنوان عکس ایدهآل خود در نظر میگیرید، عملاً به آخر خط میرسید و دیگر تلاشی برای گرفتن عکس بهتر نمیکنید.
ارویت، هیچگاه عکسی را بطور ویژه دوست نداشت، چون نمیخواست تمرکز بر روی آن عکس باعث شود که از عکس بعدی غافل شود. او همیشه به عکس بعدی فکر میکرد.
پس بهتر است که هیچگاه عکسهایتان را اینقدر مورد عنایت خود قرار ندهید که باعث شود دقتتان در عکسهای بعدی کم شود.
به جلو نگاه کنید و هر آنچه عکس پیش از این گرفتهاید را فراموش کنید و به عکسی که میخواهید بگیرید فکر کنید.
۱۰ . به فکر افزایش مهارتهای خود باشید
یکی از چیزهایی که در مورد کارهای الیوت ارویت همیشه جذاب بوده است، نگاه دقیق و موشکافانه او به دنیاست. این مساله، قبل از اینکه به تواناییهای تکنیکی و داشتن امکانات فنی وابسته باشد، نیاز به چشمان تیزبین دارد.
با اینکه الیوت ارویت هیچ یک از عکسهای خود را بصورت ویژه دوست ندارد، اما یکی از بزرگترین عکاسهای تاریخ، عکاس مورد علاقه اوست؛ هنری کارتیه برسون. او توصیف بسیار جذابی از عکسی از برسون که او را مجذوب عکاسی کرد دارد.
یکی از چیزهایی زیبایی که در مورد عکاسی شهری وجود دارد این است که در این گونه نیازی به دوربین گران قیمت و لنزهای آنچنانی نیست. عکاسی شهری بیش از هرچیز نیازمند یک چشم تیزبین نظارهگر دارد که جهان پیرامونش را با دقت ببیند.
بنابراین باید مشاهدهگری و بینش خود را از جهان پیرامونتان تقویت کنید. توصیه میکنم همیشه دوربین خود را به همراه داشته باشید. زیرا سوژههای عکاسی شهری ناگهانی از راه رسیده و غیرقابل پیشبینی هستند.
اما در این باره یک تمرین جالب را پیشنهاد میکنم. تصور کنید موجودی فرازمینی هستید که برای اولین بار پا روی زمین گذاشتهاید. تصور کنید که در این حالت، کدام یک از رفتارهای بشر برای شما جذابتر است. چه چیزی بر روی زمین وجود دارد که توجه یک موجود فرازمینی را جلب میکند. در چنین وضعیتی باید تصور کنید که دنیا را برای اولین بار میبینیند.
این حالت را همیشه داشته باشید و به دنبال جذابیتهایی که برایتان عادی شدهاند بگردید.
۱۱ . برای گرفتن یک عکس وقت بگذارید
هرگاه که پای صحبتهای عکاسان بزرگ بنشینید، میبینید که آنها همگی آرزو داشتند که وقت بیشتری برای گرفتن عکس داشته باشند. با داشتن خانواده، شغل تمام وقت و دردسرهای دیگر، زمان کمی برای گرفتن عکس باقی میماند.
یکی از مسائل مهمی که در این میان پیش میآید، نحوه مدیریت زمان برای گرفتن عکس است.
مساله مدیریت زمان، یکی از مسائلی است که همه به دنبال آن بوده و با تکنیکهایی در صدد بهبود آن هستند. یکی از چیزهایی که در مورد مدیریت زمان مطرح است، ساخت تقویم کاری است. دفترچهای که در آن کاملاً مشخص میکنید که در یک ساعت از یک روز مشخص، قصد انجام چه کاری را دارید. پس از ساخت این دفترچه، به حذف کارهایی که انجام آنها از اهمیت خارج است بپردازید. حالا کمی زمان بیشتری دارید تا به عکاسی بپردازید.
اما روش دیگر برای افزایش ساعات عکاسی، استفاده از زمانی است که در آن باید از محلی به محل دیگر برویم. اگر دوربین خود را همیشه به همراه داشته باشید، میتوانید از فاصلهای که باید در یک روز بین دو محل جداگانه (مثلاً محل کار منزل) طی کنید، عکاسی کنید.
۱۲ . اجازه دهید سبک کاریتان، خودبخود نمایان شود
سوالی که اغلب عکاسان بدنبال پاسخ برای آن میگردند این است که چگونه سبک شخصی خود را پیدا کنند. باید بدون اینکه فلسفه خاصی از عکاسی را دنبال کنید، شروع به عکاسی کرده و اجازه دهید عکسهایتان سبک شخصی شما را بسازند.
در عکاسی بسیار مهم است که سبک شخصی معینی برای کار داشته باشید. با این حال فکر میکنم که هرقدر سعی در نزدیک شدن به سبک شخصی داشته باشید، از آن دور خواهید شد. راه درست پیدا کردن سبک شخصی این است که بیرون بروید و شروع به عکاسی کنید و اجازه دهید سبک شخصی شما بروز پیدا کند.
تا زمانی که از پیدا کردن سبک شخصیتان مطمئن نشدهاید، تنها راهی که باید در آن تلاش کنید، عکاسی است. باز هم باید عکاسی کنید تا آنقدر عکس خوب داشته باشید که بتوانید بر اساس آنها سبک شخصی خود را پیدا کنید. اما فراموش نکنید که سبک شخصی نباید شما را محدود کند. همچنان فرم و محتوا هستند که باید برای شما اهمیت داشته باشند. اجازه دهید سبک شخصی به ناخودآگاه شما برود و پنهانی بر عکسهای شما سایه افکند.
۱۳ . سستی را کنار بگذارید!
یکی از سوالهایی که همیشه از ارویت در مصاحبهها پرسیده شده است، ترجیح بین عکاسی دیجیتال و آنالوگ است. او در این زمینه نظر کاملاً مشخص و محکمی دارد. او برای کارهای شخصیاش از فیلم استفاده میکند و برای کارهای تجاریاش از دوربین دیجیتال.
ارویت به صورت مشخصی از فیلم برای عکاسی استفاده میکند، البته از عکاسی دیجیتال هم بیزار نیست. با این حال به این مساله اشاره میکند که عکاسان این دوره، بور جدی به عکس فکر نمیکنند و کمی سهلانگاری میکنند. او فکر میکند که عکاسی دیجیتال آنقدر ساده شده است که مردم به عکسی که میگیرند فکر نمیکنند.
چیزی که ارویت از آن با نام تنبلی یاد میکند، عدم دقت در کادربندی، ترکیببندی و محتوای عکس است.
فکر میکنم یکی از زیباییهای عکاسی دیجیتال این است که هرکسی میتواند یک عکس درست ثبت کند. با این حال داشتن ابزار لازم برای انداختن عکسهای زیبا، به این معنی نیست که حتماً عکسهای زیبایی هم خواهیم داشت. ارویت توصیه میکند که تلاش کنیم ساختار بصری عکسهایمان را تقویت کنیم.
اینکه روی فیلم یا با دوربین دیجیتال عکاسی میکنید چندان مهم نیست. استفاده از هریک از آنها منوط به نتیجهایست که با آنها میگیرید.
صرفنظر از اینکه از چه ابزاری استفاده میکنید، تلاش خود را افزایش دهید و با دقت بیشتر از سستی بپرهیزید. بدون تفکر عکس نگیرید. وقتی عکاسی میکنید، دیدگاه و نظر مشخصی داشته باشید و بر اساس آنها عکاسی کنید.
نتیجه
ارویت بیش از ۷۰ سال عکاسی کرد، و عکسهای بسیار زیبا و قدرتمندی در این سالها از خود برجای گذاشت. او عکاسی را برای مشهور شدن انتخاب نکرد، بلکه از عکاسی لذت میبرد. چیزی که از ارویت میتوانیم یاد بگیریم این است که به عکاسی جدی نگاه نکنیم. خودمان باشیم و از عکاسی لذت ببریم و اجازه دهیم روحمان به عکسهایمان رسوخ کند. با این کار، سبک شخصی، مخاطب و بقیه چیزها در ادامه خودبخود میآیند.
منبع :
http://farnet.ir/1393/05/66613/13-lessons-elliott-erwitt-has-taught-me-about-street-photography/
نظرات شما عزیزان: